مریم نیکپور / «نوجوان برای رسیدن به خواستهها، نشاندادن استقلال، گرفتن حق و بهرخکشیدن قدرت و بزرگی لجبازی میکند». این تنها بخش کوچکی از دلایل لج و لجبازی نوجوان با خانواده است. اکثر روانشناسان معتقدند که لجبازی ابزاری است که نوجوانان برای اثبات بزرگی به خانواده از آن بهره میگیرند. قبول که خانوادهها در مواردی دچار اشتباهاتی میشوند و هیزمِ زیر دیگ لجبازی را زیادتر میکنند اما اینجا حرف ما فقط و فقط با خود شماست. همین شما که خیال میکنید با لجبازی میتوان و حق آزادی و بزرگی را از چنگال خانواده بیرون کشید. اکثراً به خاطر نداشتن آگاهی و عدم توانایی در برقراری درست ارتباط با خانواده دست به لجبازی میزنید و آن را گزینه راحت و سریعی میدانید. اما این راهکار سریع و راحت عواقب بدی را به دنبال دارد. از آن گذشته، تا ته زندگی که نمیتوانید برای رسیدن به خواستههای خود لجبازی کنید. بالاخره باید ارتباط درست را یاد بگیرید. اعتراض و حقخواهی و بهدستآوردن آزادی و نشاندادن بزرگی راه دارد. در این مطلب همراهمان باشید تا راهش را برایتان بگوییم.
چرا لجبازی نکنیم؟
اعتصاب غذا، حرفنزدن با خانواده، انجامدادن کارها دقیقاً برعکس میل و نظر خانواده و سرپایینیرفتن شیب پیشرفت تحصیلی از مواردی است که جان میدهد برای لجبازی. البته عدهای راههای جدیدتری را در لجبازی کشف کردهاند و در مواردی نیز غلظت لجبازی را بالا میبرند تا زمان آن کاهش پیدا کند و بعد از رسیدن به خواسته خود به زندگی عادی برگردند. خودمانیم، اما خودتان هم بهتر از هر کسی میدانید که این لجبازیها در موارد زیادی به خودتان ضربه میزند. مثلاً اگر خانواده اجازه ندهد در رشته دانشگاهی مورد علاقهتان درس بخوانید و شما لجبازی کنید و در امتحان کنکور شرکت نکنید، چه اتفاقی میافتد؟ با شرکتنکردن در آن امتحان میخواهید اعتراض خود را نشان دهید اما واقعاً راههای دیگری برای نشاندادن اعتراض نیست؟ در این بین، شما بیشتر ضربه خوردهاید یا خانواده؟ چه کسی باید یک سال دیگر از نو تمام سختیهای کنکوریبودن را متحمل شود، صبح تا شب و شب تا صبح درس بخواند، استرس داشته باشد، ماههای آخر خواب و خوراکش را نفهمد و بالاخره کنکور بدهد؟ ضمناً معلوم نیست آمادگی و انگیزهای که در سال اول داشتهاید را الآن هم دارید یا نه. این مثال از لجبازی بزرگی میگوید و خردهلجبازیها را شامل نمیشود اما همان خردهلجبازیها هم آسیب دارد.
مثلاً وقتی شما برای رسیدن به خواسته خود با پدر و مادری که تمام زندگیشان را برای شما میدهند قهر میکنید، خردهخرده از محبت و اعتماد خانواده کم میکنید و شاید روزی چشم باز کنید و ببینید قلب پدر و مادرتان را شکستهاید و این اتفاق دردآوری است.
لجبازی برای بزرگشدن
پدر و مادر فکر میکنند شما هنوز یک بچه کوچک هستید و مراقبتان هستند یا اجازه نمیدهند کارهایی که توانایی انجامدادن آنها را به تنهایی دارید را انجام دهید. در این موقعیت است که میخواهید به خانواده ثابت کنید که بزرگ شدهاید. اما باید همین الآن حقیقتی را به شما بگویم و آن این است که خودِ فعل لجبازی نشان از بچگی دارد؛ همین و بس. یعنی وقتی یک آدم 40 ساله هم لجبازی میکند، اولین چیزی که به ذهن همه میرسد این است که او چه رفتار بچگانهای را از خود نشان داده است.
رفتارهای دیگری هم وجود دارد که میتواند بزرگی شما را به خانواده نشان دهد. مثلاً یک روز تصمیم بگیرید به مادر و پدرتان ثابت کنید که توانایی مدیریت کارهایتان را دارید. در اینجا برای کارهایتان برنامهریزی کنید و سر موقع برنامه را اجرا کنید، جوری که برنامهریزی و اجرای شما در دید خانواده باشد و آنها متوجه توانایی مدیریت شما شوند.
سعی کنید یک کار بزرگانه سخت انجام دهید. مثلاً یک روز به مادرتان بگویید امروز تا شب کارهای خانه با من. آشپزی کنید، خانه را مرتب کنید و به وضعیت آن سر و سامان دهید.
یکی دیگر از رفتارهایی که خیلی برای نشاندادن بزرگی به خانواده مؤثر است، انتخابهای درست است. دیگر مثل قدیم انتخاب نکنید. از خرید لباس گرفته است تا رشته تحصیلی و...، برای انتخاب خود وقت بگذارید، تحقیق کنید و تمام تلاشتان را کنید تا یک انتخاب درست در زندگی خود داشته باشید. حالا این انتخاب میتواند خردهریزههای روزمره باشد یا مسائل مهمتر. اینجا فقط توانایی مهم است که آدمبزرگهای موفق دارند و حالا شما آن را به دست آوردهاید و خانواده متوجه آن شدهاند.
لجبازی برای آزادی
شاید پسرها در همان نوجوانی به آزادی یا همان رفت و آمدهای راحتترِ بیرون خانه برسند اما دخترها راه سختتری را پیش رو دارند. البته همه میدانیم که حساسیتهای خانواده فقط به خاطر نگرانی است. اما نمیشود که دخترها تا ته عمر خود تنهایی از خانه بیرون نروند، کارهای روزمره خود را به دیگران بسپارند و حتی در یک عصر بهاری هم نتوانند یک دورهمی دوستانه با دوستانشان در بیرون از خانه داشته باشند. برای رسیدن به آزادیهایی از این دست، لجبازی ممکن است جواب دهد اما فقط برای چند مورد است و شما نمیتوانید دم به دقیقه با لجبازی کام زندگی خود و دیگران را تلخ کنید.
بهترین راهکار برای همان چیزی که به آن «آزادی» میگویید، بهدستآوردن اعتماد خانواده است؛ درست وقتی که به آنها ثابت کنید توانایی مراقبت از خودتان را دارید. همین که خانواده احساس کند شما به عنوان یک انسان کامل میتوانید در برابر خطرهای جامعه از خودتان محافظت کنید، به شما آزادی میدهند. برای جلب اعتماد خانواده هم بهترین کار این است که دست به اشتباهاتی که میدانید اشتباه است نزنید، حد و مرز خود را با جنس مخالف حفظ کنید و از اینکه در این رابطه مرزی را برای خود قائل هستید با خانواده حرف بزنید و هیچوقت برای بیرونرفتن به آنها دروغ نگویید. اگر میخواهید به تولد دوستتان بروید، بگویید میروم تولد نهاینکه دور هم جمع میشویم و درس بخوانیم. اگر به شما اجازه تولد رفتن و تفریح نمیدهند، برای خانواده خود توضیح دهید که شما برای درسخواندن قطعاً به روحیه و انگیزه نیاز دارید و برای بهتر زندگیکردن باید تفریح داشته باشید.
لجبازی برای اعتراض
میخواهید به چیزی اعتراض کنید؟ خب بسم الله! اعتراض در دنیا به اندازه موهای سر من و شما راه و روش دارد. چرا مستقیم میروید سر بدترین راه؟ لجبازی میکنید که اعتراض خود را به قیمت آسیبزدن به خودتان نشان دهید؟ خب چه کاری است؟! چرا اینقدر مشقت به دوش میکشید. گفتوگو کنید. یکی از بهترین راههای اعتراض، گفتوگو است. عین یک آدم متمدن اعتراض خود را دوستانه و مؤدبانه بگویید.
در زندگی ممکن است از افراد متفاوت رفتارهایی ببینید که ناراحتتان میکند یا آن را درست نمیفهمید. در اینجا قهر، دعوا و لجبازی چارهگر نیست. مؤدبانه و از سر خیرخواهی به کار یا رفتار اشتباه اطرافیانتان اعتراض کنید. میتوانید با آنها حرف بزنید. یا اگر میخواهید غیرمستقیم اعتراض کنید، میتوانید با رفتاری آن را نشان دهید، مثلاً به دعوت دوستتان برای بیرونرفتن نه بگویید. یادتان باشد این رفتارها را جوری انتخاب کنید که از یک خوشحالی کم کنید نه اینکه ناراحتی ایجاد کنید.
نظر شما